خيلى وقت ها آدم ها احساس ميكنن كه تنها هستن ، كسى اون ها رو درك نميكنه و نميتونن احساسات واقعى خودشون رو بيان كنن و فكر ميكنن تو اين جمعيت غريب افتادن .
با اينكه اطرافشون پره آدمه ولى باز يه خلأ بزرگى تو زنده گى شون حس ميشه. واسه همين غمگين و گوشه گير ميشن و يه روزى سر بالا ميكنن و ميبينن پير شدن ...
درسته كه دنيا پر از سختى و مشكلات و درده و شايد نشه كارى كرد ، ولى بالاخره كه چى؟؟؟
تا كى بايد غصه خورد از درد اين تنهايى ِدرون ؟
يه ذره كه به خودمون احترام نميذاريم ، حوصله خودمون هم نداريم ، مثلاً هم داريم زنده گى ميكنيم و لذت ميبريم !
ترجيح ميديم خودآزار باشيم تا خودآگاه ...
" خلاصه كه زكى ! "
مرده گى شرف داره به اين مدل زنده گى
بهتر ه یه کم بیش تر به فکر خودمون باشیم ...
با اينكه اطرافشون پره آدمه ولى باز يه خلأ بزرگى تو زنده گى شون حس ميشه. واسه همين غمگين و گوشه گير ميشن و يه روزى سر بالا ميكنن و ميبينن پير شدن ...
درسته كه دنيا پر از سختى و مشكلات و درده و شايد نشه كارى كرد ، ولى بالاخره كه چى؟؟؟
تا كى بايد غصه خورد از درد اين تنهايى ِدرون ؟
يه ذره كه به خودمون احترام نميذاريم ، حوصله خودمون هم نداريم ، مثلاً هم داريم زنده گى ميكنيم و لذت ميبريم !
ترجيح ميديم خودآزار باشيم تا خودآگاه ...
" خلاصه كه زكى ! "
مرده گى شرف داره به اين مدل زنده گى
بهتر ه یه کم بیش تر به فکر خودمون باشیم ...
دقیقا حرفاتون بجاس،لااقل خیلی از اوقات در مورد خودم صدق میکنن...بالخره که چی؟:)
پاسخحذفبالاخره که نمیشه همیشه غصه خورد بله :)
حذف