۱۳۹۱ دی ۸, جمعه

که پیروز میدان زندگی است

هر چه قدر از این دریای پر تلاطم زندگی بگم باز هم کمه
اگر دست و پا بزنی غرق میشی و میری زیر آب ....
اگر شنا کنی بالاخره خسته میشی...
پس چی کار کنیم ؟
 من میگم هیچ
هیچ ِ هیچ ِ هیچ
خودت رو به دست زندگی بسپار
خودت رو به این جریان پر تلاطم بسپار
و با این جریان مقابله نکن !
که پیروز میدان زندگی است ...
فکر نکن میتونی ازش انتقام بگیری
انتقام از زندگی انتقام از خودته
گیرم که فکر کردی انتقام گرفتی
اون عمر و زمانی که از دست رفته چی؟
بی خیال....
پیروزهمیشگی زندگی است 

۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه

آدم موندن انقدر ها هم سخت نيست

آدم ها از اون چيزي كه نشون ميدن غير محترم ترند
نميدونم تا كي اين سايه سنگين سلطه مردها به روي سر زن ها بايد باشه؟
از كي مردونگي به سيبيل و هيكل بزرگ و قدرت و پول شده ؟
نميتونم به كسي بگم مرد كه دستش رو زن اش بلند ميشه
مردي كه پول داره ولي به زن و بچه اش گرسنگي ميده
اون مردي كه زن اش رو مجبور ميكنه بچه اش رو بندازه
مردي كه به خاطر نياز هاي خودش بچه اش رو ميفروشه
يا حتا دخترش رو مجبور به ازدواج ميكنه
مردي كه كلاه شرعي روي هوس بازي هاش ميذاره
يا با تفريحات خودش رنگ زندگي رو از خانواده ميگيره
چرا وقتي ميشه آدم موند و خوب زندگي كرد بعضيا اصرار دارن كه بد باشند؟
اگه خدا يه قابليت و امكاناتي رو بهمون داد بلد باشيم ازش درست استفاده كنيم .