۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

زنده گی چیست ؟



زنده گی چیست ؟
جز آن که از هیچ آمدیم و هیچ میشویم ؟
 از هیچ آمدیم و جوانه میزنیم
جوانه زدیم وسبز میشویم 
سبز بودیم و زرد میشویم
زرد بودیم و خشک میشویم
خشک شدیم و هیچ میشویم

۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

فرار از تنهایی

عمرمون داره تند تند میگذره و ما تند تند داریم تجربه میگیریم ازش .
تجربه ی یه دختر سی و چند ساله  که 12 سال عاشق یه آدم معتاده
تجربه ی یه پسرچهل و چند ساله  که 12 سال یه نفر رو الکی دنبال خودش می کشونه .
اعتیاد داره ولی عشق نداره ...
اعتیاد داره و بی تفاوت به احساساته ...
اعتیاد داره و مسئولیت پذیر نیست که حتا سر کار بره ...
چون اون دختر هست که بهش عشق و احساس و پول بده ...
همه این ها به کنار
این که اون دختر می دونه که داره ازش سو استفاده میشه و راضیه !
این غم انگیزه ...
این که به خاطر احساسات , به خاطر دوست داشتن چشمانمون رو روی حقیقت میبندیم
این غم انگیزه ...
فکر میکنیم که اگه ازدواج نکنیم , کامل نشدیم ...
حاضریم تحت هر شرایطی ازدواج کنیم تا از حالت مجردی بیرون بیایم .
درسته ؟؟
نمیتونم قبول کنم
لطفا به خاطر رهایی از  تنهایی خودمون رو بدبخت نکنیم 
اگه الان تنهاییم ...
غم مون فقط تنهاییه ولی یه انتخاب غلط میتونه ما رو هم تنها تر کنه هم غمگین تر
فرق مون میشه این که هم تنهایی مون عمیق تره هم غم مون سنگین تر و هم حسرت میخوریم با سینه ای زخم خورده ....